شهید خسرو علی بابایی شهرکی

"زندگینامه شهیدخسروعلی بابایی"

به سال 1345 هجری شمسی درشهرک خانواده های مذهبی ودوستار اهل بیت عصمت طهارت متولدشد.خانواده ایشان مسلمان متحدودرد کشیده بودند.پای بندی خانواده اوبه اسلام عزیزباعث گردید که ازهمان کودکی عشق به خداوخاندان عصمت طهارت درجان وقلب شهیدخسروعلی بابایی ریشه دواند.ازهمین ایام وی تحت نظرپدرومادرش به فراگیری قرآن ونمازپرداخت.درسنین نوجوانی بهویژه تابستان که مدارس تعطیل بود مانندبسیاری ازجوانان درکنارپدربه کارکشاورزی می پرداخت وازنزدیک با درد فقرآشنا می شد.باتوجه به وضعیت اقتصادی خانواده وتنگناهای معیشتی آنان،دوران تحصیل ایشان باسختی ومشقات زیادی قرین بود.شهید خسروعلی بابایی درسن 7 سالگی روانه مدرسه شد.ولی به خاطرفقرمالی واقتصادی تا دوم راهنمایی بیشترموفق به تحصیل نشدند.شهید ازهمان بدو کودکی علاقه زیادی به محافل مذهبی ازجمله شرکت درنمازوحضوردرتکایا ومجالس دعاومناجات بود.شهیداززمانی که به سن 10 الی 12 رسیدارتباط خودرا باپایگاه بسیج برقرارکردوبه خاطر علاقه بسیارزیادی که به انقلاب وامام داشت روانه جبهه های حق علیه باطل شد.سه ماه قبل ازعملیات پدرشروع به آموزش وفراگیری تاکتیکهای آبی وخاکی گردیدوتوفیق شرکت درعملیات بدر راپیدانمود.دراین عملیات برادرایشان نیزشرکت داشت اظهار می داد من چندساعت قبل ازعملیات به گردانی که ایشان درآن بود جهت خداحافظی ووداع آخر به سراغ شهید رفتم،موقعی که ایشان رامیان نیزارها یافتم به مجرداولین نگاه شهادت رادرچهره ایشان دیدم.من به ایشان گفتم که اگرشما درعملیات شرکت نکنی بهتراست ایشان اظهارداشتندکه شماشرکت نکنید من آماده رفتن هستم به محض اینکه ایشان رادرآغوش گرفتم درعین حال که می خندید،اشک ازچشمان اوسرازیرشد ومن به ایشان گفتم که اگرشما شدید شفاعت مارادر قیامت بکن.ایشان گفت اگرتوفیق شهادت نصیبم شدچشم.این دیدار دقیقا دوساعت قبل ازشروع عملیات بود.فردای عملیات چون شهید درگردانی دیگر مشغول نبردبود من سراغ ایشان رفتم تااز وضعیت ایشان مطلع شوم،وقتی که به یکی از رفقای هم رزم ایشان برخورد کردم سراغ برادرم راگرفتم،که هم رزم ایشان بدون مقدمه ای گفتند خسرو علی بابایی درپشت خاکریزپشت روستااز اصابت گلوله دوشیکابه شهادت رسیدندفگفتم جنازه اوکجاست گفت درهمانجا مانده به سراغ جنازه رفتم که ظاهرا یک ساعت قبل به عقب انتقال داده بودندکه مابعداز 8 روزبه شهرآمدیم که برای شهید مراسم شب هفتم گرفته بودند.